سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لطایف

سه شنبه 85 دی 5 ساعت 11:20 صبح

لطایف

فرصت ندادن به شیطان

روزى یکى از بازرگانان متدین در جمعى نشسته بود

و گفتگو مى‏کرد فردى وارد شد و گفت: فلان تاجر از دنیا رفت،

بازرگان تا این‏سخن را شنید به حاضران گفت: گواه باشید که این تاجر تازه ‏گذشته

فلان مبلغ از من طلبکار است من فلان مبلغ را از تاجر فوت‏شده قرض گرفتم

سندى هم به او نداده‏ام و هیچ کس جز خودش اطلاع‏نداشت ترسیدم

که شیطان با وسوسه خود مرا گول بزند که این مبلغ‏را

به ورثه او ندهم شما را گواه گرفتم تا براى

ش ی ط ا ن

هیچ‏گونه‏فرصت و راه طمع به سوى من باقى نماند

و توطئه شیطان را جلوترنابود نمایم

***

(الى الحکم الاسلام ص‏187)

/////////////////////


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


حدیث سلسله الذهب

یکشنبه 85 آذر 12 ساعت 12:21 صبح

حدیث سلسله الذهب

************

مردم نیشابور مشتاق زیارت حضرت رضا (ع ) بودند. از حضرت تقاضا کردند اندکى توقف فرماید تا چهره جذاب و متین آن یادگار رسول را ببینند. امام (ع ) در حالى که لباس ساده اى بر تن داشت ، در برابر مردم قرار گرفت . مردم در دیدن آن حضرت بى تابانه فریاد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حدیث بنام ابوذرعه و محمّد بن اسلم مردم را به سکوت دعوت مى کردند و کلمات درربار آن حضرت را براى مردم - با صداى بلند - بیان مى فرمودند. حضرت رضا علیه السلام حدیثى را که مربوط به (توحید و یگانگى ذات حق ) است بدین سان بیان فرمود:
(( (کلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى ) )) یعنى (کلمه طیبه (( لا اله الا اللّه ) )) دژ استوار من است ، هر کس آن را بگوید در این دژ استوار داخل مى شود، و اگر در آن وارد شد از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود. (و سپس ‍ هنگامى که موکب آن حضرت مى خواست به راه افتد، براى تکمیل این سخن والا و ارزنده سر از هودج و کجاوه بیرون آورد.
مردم همه متوجه شدند که امام (ع ) قصد بیان مطلبى فرموده است .
دیگر بار سکوت بر همه جا حکمفرما شد. امام (ع ) بدنبال حدیث افزود:
(( (و لکن بشرطها و انا من شروطها). ))
یعنى : و امّا به شرط و شروطش (و با اشاره به خود فرمود:) و من از شروط آن هستم .
منظور امام از بیان حدیث قدسى  سه نکته بود:
اول :

آنکه با نقل نام پدران و اجداد خود که هر کدام از دیگرى حدیث را روایت کرده اند تا به پیغمبر اکرم (ص ) و اینکه آن حضرت از طریق جبرئیل امین از مقام ربوبى ، این حدیث را شنیده است پدران بزرگوار خود را که همه امامان شیعه و خلفاى واقعى حق اند به مردم باز گفت و آنها را به یاد مردم آورد.
دوم:

 آنکه ، موضوع یگانه پرستى و خدا پرستى را که پایه همه اعتقادات است به یاد مردم آورد که گول طاغوتهاى زمان و زورمندان طاغوت صفت نخورند.
سوم :

آنکه ، یگانه پرستى واقعى و خالى از شرک و روى و ریا مستلزم و همراه (ولایت ) اهل بیت (ع ) است و تا رهبرى عادلانه در جامعه مسلمانان برقرار نشود، بتها و بت نماها و طاغوتها نخواهند گذاشت توحید در مسیر درست قرار گیرد.
در تاریخ آمده است که : هنگام نوشتن این حدیث مردم مشتاق آن چنان آمادگى داشتند که 24 هزار قلمدان در اختیار گرفته بودند، تا در نوشتن کلمات گهربار فرزند پیغمبر (ص ) بکار گیرند.

والسلام


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


امام رضا (ع)

یکشنبه 85 آذر 12 ساعت 12:14 صبح
 
  میلاد علی بن موسی الرضا (ع) مبارک
 
اى رضا مظهر اسماى الهى به عدد
خرم آن نامه که با نام تو گردد آغاز
بر عجم تافت چو خورشید ولایت ز عرب
پرچم کشور ما یافت از او زیب و طراز
مغتنم مقدم مهمان گرامى شمرید
که ولى نعمت ما آمده از راه دراز

نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


لطایف قرآنی

پنج شنبه 85 آبان 25 ساعت 11:30 عصر

لطایف قرآنی

 وحی شیطانی

شخصی به (ابن عمر) گفت: مختارگمان می کند که به او وحی می شود. ابن عمر پاسخ داد: البته درست می گوید، چرا که خداوند فرموده است:

" و شیاطین به دوستان خود وحی( وسوسه ) می کنند." (انعام /121)

 حاضرجوابی

 کودکی در مکتب خانه برای معلم خود می خواند:

" وَ اِنَّ عَلیکَ الَّلعنَةَ اِلی یومِ الدین : و لعنت تا روز قیامت بر تو خواهد بود."(حجر/35)

و مکرر آیه را تکرار میکرد. معلم عصبانی شد و گفت:

علیک و علی والدَیکَ : بر تو و بر پدر و مادرت باد.

کودک گفت: در این قرآن که من می خوانم( علیک) هست و ( علی والدیک) نیست. آیا آنرا اضافه کنم؟!

 حفظ اموال

از بخیلی پرسیدند: کدام آیه قرآن را بیشتر دوست داری؟

گفت: آیه" اموال خودتان را به دست بیخردان  نسپارید."(نساء/5)

 

 


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


امام صادق (ع) درنگاه دیگران

پنج شنبه 85 آبان 25 ساعت 10:44 عصر

امام صادق در نگاه دیگران

فقها و دانشمندانِ زمان امام صادق(علیه السلام) و همچنین عالمان بعد از او، همگى آن حضرت را به عظمت و برترى علمى و گستردگى دانش ستوده اند.
از آن جمله:1 ـ ابوحنیفه :

 پیشواى مشهور فرقه حنفى، گفته است:«من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام.» و نیز از او نقل شده که گفته است:
«لَوْ لاالسَّنَتانِ لَهَلَکَ نُعمْانُ» یعنى اگر آن دو سال (شاگردى من نزد او) نبود، نعمان هلاک مىشد.
(اسم ابوحنیفه نعمان بن ثابت بوده است).
2 ـ مالک :

 پیشواى فرقه مالکى، گفته است:«مدّتى نزد جعفر بن محمّد رفت و آمد مىکردم، او را همواره در یکى از سه حالت مىدیدم: یا نماز مىخواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت مىکرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.»

3 ـ ابن حجر هیتمى :

گفته است:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزدِ مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است .

و بزرگترین پیشوایان (فقه و حدیث) مانند: یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثورى، سفیان بن عُیَیْنَه، ابوحنیفه، شعبه و ایّوب سبحستانى از او نقل روایت کرده اند .»

4 ـ ابوبحرجاحظ

گوید:«جعفربن محمّد کسى است که علم و دانش او جهان را پرکرده است و گفته مىشود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان اوست، و شاگردى این دو تن در اثبات عظمت علمى او کافى است.»

5 ـ ابن خلّکان :

مورّخ مشهور نوشته است:«او یکى از امامانِ دوازده گانه در مذهبِ امامیّه، و از بزرگانِ خاندانِ پیامبر است که به علّت راستى و درستى گفتار، وى را صادق مىخواندند. فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. ابوموسى جابربن حیّان طرطوسى شاگرد او بود. جابر کتابى شامل هزار ورق تألیف کرد که تعلیمات جعفر صادق را دربرداشت و حاوى پانصد رساله بود.»

6 ـ شیخ مفید :

می نویسد:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علوم و دانش نقل نشده است.»

شهادت امام صادق (ع) تسلیت

 


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


مزاح ..

سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:27 عصر

برخى از مزاحهاى پیامبرص و امیرمؤ منان ع
روایت شده :

که حضرت رسول صلى علیه و آله از پشت سر بعضى از اشخاص مى آمد بطورى که او نفهمد و دستهاى مبارک خود را بر چشمان او مى گذاشت که او را امتحان کند و بدینوسیله مزاح مى نمود.
و نیز نقل شده است که:

 آن حضرت با پسر عمویش امیر المؤ منین على علیه السلام رطب مى خورد و هسته هاى رطب را پیش حضرت على علیه السلام مى گذاشت ، پس وقتى از خوردن فارغ مى شدند، همه هسته ها در پیش حضرت
على علیه السلام بود، آن حضرت مى فرمود: یا رسول الله علیه و آله پرخور آن است که ، رطب ها و هسته ها را با هم بخورد.


و از مزاحهاى آن حضرت است که پیره زنى از انصار گفت : یا رسول الله براى من دعا کن که خدا مرا بیامرزد، آن حضرت صلى الله علیه و آله فرمود: آیا نمى دانى که پیره زنها داخل بهشت نمى شوند؟ پیره زن فریاد کرد، پیامبر خدا صلى علیه و آله تبسم فرمود و به آن پیره زن فرمود: آیا فرمایش خدا را در قرآن نخوانده اى ؟
(( ((انا انشانا هن انشاء فجعلنا هن ابکارا عربا اترابا)). ))

یعنى ما آنها را (زنها را دوباره ) ایجاد مى کنیم و آنها را باکره مى گردانیم ، و آنها را شوهر دوست و همسال قرار مى دهیم .


و نیز روایت شده :

 که زنى به پیامبر اکرم (ص ) رسیده ، و حاجتى مربوط به شوهرش داشت ، حضرت فرمود: شوهر تو کیست ؟ آن زن گفت : فلانى است ، آن حضرت فرمود: آنکه در چشمش سفیدى است زن گفت : نه ، حضرت (ص ) فرمود: چرا، پس آن زن با شتاب به پیش شوهر خود رفت و در چشمش دقت مى کرد، شوهرش گفت : چه کار دارى ؟ زن گفت : پیامبر خدا(ص ) به من خبر داده که در چشم تو سفیدى است شوهرش گفت : آیا نمى بینى که سفیدى چشم من بیشتر از سیاهى آن است ؟.
و نیز نقل است :

 که مردى زنى داشت که با هم نزاع و دعوا مى کردند وقتى زن دعوا را شروع مى کرد مرد، بلند مى شد و با او...
زن گفت : واى بر تو، هر وقت دعوا کنیم ، شفیعى را مى آورى که قدرت بر رد او ندارم

و روایت شده :

که مردى به خدمت امیر المؤ منین على علیه السلام رسید، و به او عرض کرد: زنى دارم که هر وقت به نزدیک او مى روم ، مى گوید: مرا کشتى مرا کشتى ، حضرت فرمود: او را با این کارت بکش ، گناهش به گردن من

ای ول

 


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


صلوات همراهی با خدا وملائکه ومؤمنین ...

جمعه 85 آبان 19 ساعت 6:51 صبح

صلوات همراهی باخداوملائکه ومؤمنین درابرازمحبت به پیامبر اکرم و خاندانش

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

یکى از اذکار مهمى که انسان را به خدا نزدیک مى‏کند و در مسیر حق ثابت‏قدم نگاه مى‏دارد، صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله و آل اوست.
درود و صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله موجب علوّ درجات و ثواب براى فرستندگان آن خواهد بود و دیگر این ‏که فرستادن صلوات سبب مى‏شود نام و یاد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى همیشه زنده و جاوید بماند. به همین دلیل آفریدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى که تدبیر این جهان به فرمان حضرت حق بر عهده آن‏ها گذارده شده است، بر او درود مى‏فرستند. اکنون که چنین است تمام انسان‌ها باید با این پیام جهان هستى هماهنگ شوند و بر او درود بفرستند:
«اِنَّ اللهَ وَ ملائکَتَهُ یُصَلُّونَ على النّبىَّ یا ایّها الّذین آمنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلَّمُوا تسلیماً» (1)؛

خدا و فرشتگان بر پیامبر درود مى‏فرستند؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.»
درباره کیفیت صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله، در روایات بى‏شمارى که از طرق اهل سنت و اهل‏بیت ‏علیهم‌السلام رسیده، صریحاً آمده است که «آل محمد» را به هنگام صلوات بر «محمد» باید افزود در غیر این صورت صلوات ابتر و ناتمام خواهد بود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: بر من درود ناقص نفرستید. گفتند: اى رسول خدا! درود ناقص چیست؟ حضرت فرمودند: این که بگویید: اللّهُمَّ صَلّ على محمّدٍ.
بلکه بگویید: اللّهُمَّ صَلّ على محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ.
پیامبر صلى الله علیه و آله، گوهر گران‏قدر در عالم آفرینش است و اگر به لطف الهى در دسترس انسان‌ها قرار گرفته، نباید ارزانش بشمارند و ارج و مقام او را در پیشگاه پروردگار و نزد فرشتگان فراموش کنند. او انسانى است که از میان انسان‏ها برخاسته، ولى نه یک انسان عادى، بلکه انسانى که یک جهان در وجودش خلاصه شده است.(2)
ابوحمزه ثمالى از یکى از یاران پیامبرصلى الله علیه و آله به نام "کعب ابن عجوه" چنین نقل مى‏کند:
هنگامى که آیه 56 سوره احزاب نازل شد، عرض کردیم "یا رسول الله! سلام بر تو را مى‏دانیم، ولى صلوات بر تو چگونه است؟" فرمود، بگویید:
«خدایا! صلوات و برکات خود را بر محمد علیه السلام و آل محمد علیهم السلام قرار بده همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم(ع) قرار دادى. همانا تو ستوده و بخشنده‏اى و بر محمد صلى الله علیه و آله و آل محمد علیهم السلام برکت ببخش چنان که بر ابراهیم‏ علیه السلام و آل ابراهیم بخشیدى که تو ستوده و بزرگوارى.» (3)
رسول خدا فرمودند: «اِنَّ اولىَ النّاسَ بى‏ یَوْمَ القیامةِ أَکْثَرُهُمْ عَلىَّ صَلاةً»؛ سزاوارترین مردم در روز قیامت به من آن کسى است که بیشتر بر من درود فرستد.»

کیفیت صلوات‏:


درباره کیفیت صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله، در روایات بى‏شمارى که از طرق اهل سنت و اهل‏بیت ‏علیهم‌السلام رسیده، صریحاً آمده است که «آل محمد» را به هنگام صلوات بر «محمد» باید افزود در غیر این صورت صلوات ابتر و ناتمام خواهد بود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: بر من درود ناقص نفرستید. گفتند: اى رسول خدا! درود ناقص چیست؟ حضرت فرمودند: این که بگویید:

اللّهُمَّ صَلّ على محمّدٍ.
بلکه بگویید: اللّهُمَّ صَلَّ على محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ.(4)
امام صادق ‏علیه السلام نقل مى‏کند که روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امیرالمؤمنین ‏علیه السلام پرسیدند: آیا نمى‏خواهى مژده‏اى به تو بدهم؟ آن حضرت جواب داد: چرا، پدر و مادرم فداى تو که همیشه مژده ‏دهنده به همه خیرها هستى. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: چند لحظه پیش جبرئیل ‏علیه السلام چیز عجیبى به من گفت: امیرالمؤمنین‏ علیه السلام پرسید: چه گفت: اى رسول خدا!، پیامبر صلى الله علیه و آله جواب دادند: جبرئیل ‏علیه‌السلام به من گفت: اگر شخصى بر من صلوات بفرستد و پس از آن بر اهل‌بیت من نیز صلوات فرستد، درهاى آسمان براى او گشوده شده و فرشتگان هفتاد صلوات براى او مى‏فرستند و این عمل باعث ریختن گناهان مى‏شود. آنگاه همانگونه که برگ از درخت مى‏ریزد، گناهان نیز از او مى‏ریزند و خداوند متعال مى‏فرماید: خواسته تو را اجابت نمودم و کامروا و سعادتمند هستى. آنگاه خطاب به فرشتگان مى‏فرماید: فرشتگانم! شما هفتاد صلوات بر او مى‏فرستید و من هفتصد صلوات. پیامبر اضافه کرد: اما هنگامى که بر من صلوات مى‏فرستد، پس از آن بر اهل‏بیتم صلوات نفرستد، بین آن صلوات و آسمان، هفتاد حجاب است و خداى بزرگ مى‏فرماید:
خواسته تو را نپذیرفتم و سعادتمند و کامروا نگشتى. فرشتگانم! دعاى او را بالا نبرید مگر زمانى که عترت پیامبر صلى الله علیه و آله را به صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله ملحق سازد و همچنان این دعا بالا نمى‏رود تا زمانى که عترت من در صلوات به من ملحق شوند.(5)
همچنین در روایات سخت تأکید شده است که در هر روز جمعه بر محمد و اهل‏بیت او هزار مرتبه صلوات بفرستید و در روزهاى دیگر صد مرتبه و نیز امام محمد باقرعلیه السلام فرمود: هیچ عبادتى در روز جمعه نزد من محبوب‏تر از صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام نیست.

زمان و مکان صلوات‏:


صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله محدودیت زمانى و مکانى ندارد اما در احادیث و روایات تأکید شده است که مناسب‏ترین زمان براى درود و صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله روز جمعه و شب جمعه است. پیامبر صلىالله علیه و آله فرمودند:
«اذا کانَ یَوْمُ الجُمُعَةِ وَ لَیْلَةُ الجُمُعَةِ فَاَکْثِروُا الصَّلاةَ عَلىَّ»(6)؛

چون روز جمعه و شب جمعه شود، بسیار بر من صلوات و درود بفرستید.
همچنین در روایات سخت تأکید شده است که در هر روز جمعه بر محمد و اهل‏بیت او هزار مرتبه صلوات بفرستید و در روزهاى دیگر صد مرتبه(7) و نیز امام محمد باقرعلیه السلام فرمود:
«ما مِنْ شَى‏ءٍ یُعْبَدُ اللهُ بِهِ یَوْمَ الجُمُعَةِ اَحَبُّ اِلىَّ مِنَ الصّلاةِ عَلى‏ مُحمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ»(8)؛

 هیچ عبادتى در روز جمعه نزد من محبوب‏تر از صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام نیست.
همچنین در احادیث و روایات تأکید شده است که در تمام مکان‏ها (جز موارد محدود) زبان مى‏تواند به ذکر صلوات مشغول باشد. باز پیامبر صلى الله علیه و آله در این زمینه فرموده‏اند:
«حیثُما کُنْتُمْ فَصَلُّوا عَلىَّ فَاِنَّ صلاتَکُمْ تَبْلُغُنى»(9)؛

 هر کجا باشید بر من صلوات بفرستید؛ زیرا صلوات شما در هر مکانى به من مى‏رسد.
مهم‏ترین زمان‏ها و مکان‌هایى که به فرستادن صلوات در آنها تأکیده شده به شرح زیر است:
1. در هر مکانى که نام پیامبر صلى الله علیه و آله ذکر شود.
2. در ابتداى هر کلامى که داراى قدر و ارزش است؛ مثل خطبه‏ها، سخنرانى‏ها و... که بهتر است با صلوات آغاز شود.
3. در ابتدا و انتهاى وضو.
4. هنگام ورود یا عبور از کنار مسجد.
5. در تعقیب نمازها، مخصوصاً نمازهاى صبح و مغرب.
6. قبل و بعد از دعا.
7. در خطبه‏هاى نماز جمعه، عیدین و روز عید غدیر.
8. در هر شبانه‏روز.
9. در ماه مبارک رجب، مخصوصاً روز عید مبعث.
10. در ماه‏هاى شعبان و رمضان.
11. هنگام بوییدن گل و ریحان.
12. بعد از عطسه کردن خود یا دیگرى.
13. هنگام ذکر و به یادآوردن نام خداوند.
14. هنگام اراده سفر.
15. هنگام سوارشدن بر مرکب.
16. هنگام طى مسیرى که به صورت سرازیرى است.
17. بعد از گفتن «اللّهم لبیک» در احرام حج.
18. هنگام داخل ‏شدن در مسجدالحرام.
19. هنگام استلام حجر اسماعیل.
20. هنگام انجام طواف و سعى بین صفا و مروه.
21. هنگام وداع در میان رکن و باب در روز عرفه.
22. هنگام وقوف در مشعر.
23. هنگام ذکر و به یادآوردن نام خداوند متعال.
24. هنگام ذبح قربانى و بریدن سر حیوانات.
25. هنگام طى مسافت راه مدینه.
26. هنگام مشاهده مدینه منوّره و حرم رسول خدا صلى الله علیه و آله.
27. هنگام توجه به قبر مقدس رسول خدا در بین قبر و منبر.
28. در ابتداى درس حدیث.
29. در ابتداى موعظه، هدایت و راهنمایى دیگران.
30. هنگام برخاستن از مجلس.
31. هنگام مصافحه با برادر مسلمان.

...................................................................................


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


بعثت

یکشنبه 85 شهریور 26 ساعت 10:41 عصر


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


هدف ... همسر

چهارشنبه 85 شهریور 22 ساعت 8:12 صبح

 

هدف اصلی که انسان باید در امر ازدواج دنبال کند وخصوصیات همسری که بتواند ما را به این هدف بر ساند ؟

 

 صاحب نظران اسلامی هنگامی که در این مقوله وارد می شوند ، با توجه به اهمیت و جایگاه آن در زندگی انسان ، گاه ماهها و در طی جلسات گوناگون به بحث می نشینند . ، حتی کتب مختلفی نیز در این موضوع تألیف گشته است . لذا ما در این مجال تنها می توانیم به پاره ای از خطوط کلی این مسأله آن هم به صورت اختصار بپردازیم ،

 

مقصدی جاودانه :

اصولا نه تنها در بحث ازدواج ، بلکه در تمامی مراحل زندگی ، انسان باید یک هدف اصلی را دنبال نماید که آن  طاعت الهی و قرب به پروردگار متعال است؛ چرا که هر هدفی غیر از او ، پوچ و گذراست و سرانجام رنگ فنا به خویش می گیرد . اما اگر عمل انسان به خاطر اجرای فرمان الهی و هدف او از انجام آن عمل ، اطاعت دستورات محبوب خویش و بندگی آستان او بود ، در این صورت عمل او محدود به زندگانی گذرای دنیا نیست . این چنین فردی از آن جهت که عملش با ذات جاودانه الهی پیوند خورده  و رنگی الهی به خویش گرفته است ، همواره و تا ابد از ثمرات آن بهره مند می گردد . به علاوه این عمل ، او را گامی بیشتر به پروردگار مهربانش که کمال مطلق است ، نزدیک می کند . قرآن کریم نیز ما را در این مسیر بارها و بارها تذکر می دهد و بیان می دارد که :

" همه کسانى که روى آن (زمین) هستند فانى مى‏شوند، و تنها ذات ذوالجلال و گرامى پروردگارت باقى مى‏ماند! " (1 

و یا می فرماید : " رنگ خدایى ( بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟! . . . " (2)

شاید این گونه اندیشیدن تجربه ای تازه در زندگیمان باشد و یا حتی کمی دور از دسترس به نظر برسد ، اما این مقصد دست یافتنی است . اگر اینگونه باشیم ، واقعا دنیائی تازه در برابر چشمانمان گشوده می شود و چه بسا بتوانیم حقیقتا منظره ای از بهشت را در همین زندگی مشترکمان تجربه کنیم . . .

 

در کنار هم ، در راه دوست :

از آن جهت که ازدواج یکی از مقاطع حساس زندگانی انسان است و نقشی تعیین کننده در حیات مادی و معنوی او دارد ، لذا این هدف گذاری ، در امر ازدواج از اهمیت بیشتری نسبت به سایر امور برخوردار می گردد . آنچه تعالیم اسلامی در این زمینه به ما می آموزند ، آنست که هدف خویش را از ازدواج ، قرب الهی و اطاعت پروردگارمان انتخاب کنیم . این بدان معناست که معیار و هدف زندگی مشترک خود را کمک به یکدیگر و تعاون برای اطاعت خدای مهربانمان و بندگی آستانش قرار دهیم ؛ هر دو به دنبال تحصیل رضایت پرودگار خویش در تمامی امور و انجام وظیفه خود در تک تک لحظات زندگانی باشیم و یکدیگر را در این کار یاری کنیم .

اگر زندگی این گونه به خویش رنگ گرفت و در این راستا تشکیل شد ، لحظه به لحظه مهر و محبت ما و همسرمان نسبت به یکدیگر بیشتر و بیشتر خواهد گشت و بدیهی است طبق آنچه که ذکر شد ، دیگر این زندگی فانی نخواهد بود . حتی ائمه اطهار ( علیهم السلام ) در بیانات خویش این گونه ذکر نموده اند که این چنین زندگی و پیوندی حتی در بهشت نیز گسسته نخواهد شد و نور این چنین همسری از حور العین با آن همه وصف زیبائیش بیشتر است و این دو همسر در بهشت الهی نیز در کنار یکدیگر مأوی خواهند گرفت .

 

همسری اینگونه . . .  :

 لازمه آنکه همسر انسان بتواند او را در این مسیر یاری کند ، آنست که در درجه اول او نیز همانند شوهرش از میان تمامی اهداف گوناگونی که انسانهای مختلف برای زندگی خویش انتخاب می کنند ، آزادانه و آگاهانه این آرمان را برگزیند . خصوصیت بارز چنین افرادی نیز سعی و کوشش مضاعف در تقوای الهی و اجتناب از محرمات خداست  .

اما در عمل چگونه می توانیم این خصوصیات را در همسر آینده خود بررسی کنیم ؟ باید توجه داشته باشیم که خانواده همسرمان نقشی تعیین کننده در روحیات او دارند . لذا اگر در میان خانواده او نظمی صحیح و تفاهمی درست وجود داشته باشد ، خود امتیازی بزرگ به شمار می آید .  یعنی پدر در کنار انس با خانواده ، مدیری توانمند در آن به حساب آید و مادر نیز در پیچ و خمهای زندگی جایگاه مهربانی و محبت خویش را حفظ کند .

بر این اساس و جدای از تأثیرات اجتماعی و اثرات محیط های گوناگون ، معمولا ساختار اصلی شخصیت پسر ، بیشتر شبیه به پدر اوست و دختر نیز اساس شخصیت خویش را از مادر خویش دارد . لذا به خوبی می توانیم با دقت در خصوصیات و ویژگیهای پدر و مادر همسر آینده یمان تا حدودی از آرمانها و خصوصیات اصلی او آگاه گردیم.

تحقیق و جستجو از آشنایان خانواده آنان نیز عاملی بسیار مؤثر به شمار می آید که ما را در این زمینه کمک خواهد نمود .

در کنار تمامی این مسائل ، باید توجه داشته باشیم که زیبائی و آراستگی ظاهری ، مسائلی مهم ، اما در درجه دوم از اهمیت هستند ؛ چرا که انسان با اخلاق و آرمان همسرش زندگی می کند و نه با زیبائی و حتی میزان تحصیلات او . به همین خاطر است که اگر کمی جستجو کنیم ، می یابیم بسیاری از زوجها هستند که هر دو در مراتب بالای علمی بسر می برند ، و یا آنکه خصوصیات ظاهری منحصر به فردی دارند ، اما زندگی زناشوئی بسیار تیره ای را تجربه می کنند.

پس جای هیچ شکی باقی نمی ماند که اساس و عمق مهر و محبت و پایداری آن به انگیزه های انسان از ازدواج باز می گردد .  لذا ژرف ترین آرمانها ، ناگسستنی ترین پیوند ها را رقم خواهند زد . اگر حقیقتا ، هر دو همسر اهدافی الهی را برای خویش برگزیدند ، طبیعی است که در عمل نیز سعی می کنند تا لحظه به لحظه در مسیر دست یافتن به آن قدم بردارند و یکدیگر را یاری کنند و در اینچنین زندگانی ، قطعا مهر و محبت عمیق تر و پایدار تر خواهد بود .

 

زیباترین پیوند ، عمیق ترین عشق :

نمونه بارز این زندگانی زیبا و سرشار از محبت ، زندگانی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا ( سلام الله علیهما ) است . به جاست تا در این قسمت ، به عنوان شاهدی بر آنچه ذکر شد ،  به نمونه ای متعالی از زندگانی آن دو بزرگوار  اشاره کنیم ؛ حیاتی که از هنگام شکل گیری آن ، معیار وحدت بخشش ، محبت پروردگار متعال  بود و در لحظه به لحظه آن تنها خدا مد نظر قرار داشت و غیر از او هرگز چیزی در دیدگاه آنان جلوه نمی نمود .

پس از آنکه رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امیر المؤمنین ( علیه السلام ) را به حضرت زهرا ( سلام الله علیها) تزویج نمودند ، روزی بر خانه آن حضرت وارد گشتند . در این هنگام پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رو به امیر المؤمنین نمودند و از آن حضرت پرسیدند که فاطمه چگونه است ؟ حضرت در پاسخ فرمود : " نعم العون علی طاعة الله "،" نیکو یاوری است برای طاعت الهی ". سپس رو به صدیقه طاهره ( سلام الله علیها ) نمودند و از ایشان در خصوص امیر المؤمنین پرسیدند . آن حضرت در پاسخ فرمودند : " خیر البعـل "، " امیر مؤمنان برترین شوهر است ". رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با شنیدن این سخنان دست به دعا برداشتند و فرمودند : " خدایا ، جمعشان را مجتمع گردان دلهایشان را مأنوس نما ، آنان و ذرییشان را از وارثان بهشت قرار ده ، ذریه طیب و طاهر و مبارک نصیبشان بنما و در خاندانشان برکت قرار ده و آنان را امامانی قرار بده که به امرت وبه سوی طاعتت هدایت نمایند و بر طبق رضای تو فرمان دهند . " (3) و (4)

اگر توجه نمائیم ، بسیار جالب و شگفت انگیز است که با آنهمه مراتب کمال که وجود مقدس حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارا بود ، اما در هنگامی که امیرالمؤمین ( علیه السلام ) می خواهند ایشان را توصیف نمایند ، والاترین مطلبی که ذکر می کنند آنست که او نیکو یاوری در مسیر اطاعت خداست .

همه می دانیم هرگز این گونه نبود که آن دو بزرگوار زندگی معمولی خویش را رها نمایند و دائما بر سجاده خویش مأوی داشته باشند ، بلکه مانند هر زن و شوهری و هر پدر و مادری مسیر طبیعی زندگی را می پیمودند . اما هدف آنان از خواب و خوراک ، کار وکسب و تمامی بخشهای زندگی ، تنها اطاعت الهی و کسب رضایت او بود . تنها او را می دیدند و به او می اندیشیدند . لذا سّر وجود عمیق ترین پیوند مهر و محبت در میان آن دو بزرگوار نیز همین است . این رضایت پروردگار است که  پایدارترین پیوند هستی را رقم می زند .

 

ازدواج ، سکون و آرامشی همه جانبه :

به دنبال این چنین رویکردی نسبت به پیوند زناشوئی ، آن ثمره عملی را  که قرآن کریم برای ازدواج ذکر می کند یعنی سکون و آرامش در تمامی ابعاد وجود انسان ، به طور کامل ظهور پیدا می کند . همانگونه که می دانید ، خداوند متعال در سوره مبارکه روم ، فلسفه ازدواج را دستیابی به سکون و آرامش بر می شمرد و می فرماید : " و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند!" (5)  . از آنجا که پروردگارمان هیچ قیدی را برای این آرامش ذکر نمی کند ، در می یابیم آرامشی که ثمره ازدواج است ، در شئون مختلف انسان جلوه گری می کند . بدان معنا که پس از ازدواج ، هر دو همسر در امور اقتصادی ، اجتماعی ، مادی و مهمتر از همه مراتب معنوی و روحی به نوعی از طمأنینه و آرامش دست می یابند و آشفتگیها و بی قراریهای موجود در وجودشان به سکون و آرامش مبدل می شود .

طبیعی است که دست یابی به این سکون و طمأنینه مادی و معنوی ، خود نیز یکی از امور محرک انسان به سمت ازدواج می باشد ، چرا که هرکس تا پیش از ازدواج در وجود خود نا بسامانیها و بی قراریهائی را می یابد که در صدد آرام ساختن آنهاست . اما اگر انسان با رویکرد طاعت الهی و قدم نهادن هر چه بیشتر در مسیر بندگی و قرب خداوند متعال در این مسیر گام نهد ، قطعا آرامش او نسبت به سایرین در مرتبه ای والاتر و عمیق تر قرار خواهد داشت ، چرا که بر طبق آیات شریفه قرآن ، آنچه که در حقیقت و به صورت تام و کامل تشنگی وجود انسان را سیراب می کند ، یاد پروردگار و بندگی اوست.

 

آغازی نیکو ، مقدمه ای برای ادامه مسیر :

در کنار همه این مسائل باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که انتخاب همسری خوب ، با تمام اهمیتی که دارد ، تازه پیمودن نیمی از راه است . نباید تنها به این مقدار بسنده کنیم که همسری خوب را برای خویش برگزیده ایم ، بلکه نیکو زندگی کردن و در تمامی فراز و نشیب زندگی نیکو در کنار او بودن ، مسأله ایست که اهمیتی بسیار ویژه در سعادتمندی انسان در طول زندگانی او دارد. پس بیائیم هدفی الهی برای خود برگزینیم و در لحظه به لحظه زندگی آنگونه که او می پسندد ، زندگی کنیم .

                                                                             والسلام

---------------------------------------------------------
(1) - سوره الرحمن /27-26           (2) - بقره /138

(3) - اللهم اجمع شملها و الف بین قلوبهما و اجعلهما و ذریتهما من ورثة جنة النعیم و ارزقهما ذریة طیبة طاهرة مبارکة واجعل فی ذریتهما البرکة واجعلهم ائمة یهدون بامرک الی طاعتک ویأمرون بما یرضیک

(4) - بحار الانوار ج43 ص 117         (5) - روم/29        

 

نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


یا مهدی

جمعه 85 شهریور 17 ساعت 7:16 صبح

 

 

یا صاحب الزمان ادرکنی

................. 

ای امانت دار کوثر کی تو می آئی ز در؟

وی وصی آل حیدر کی تو می آئی ز در؟

دیدگان اشکبار شیعیان می خواندت

کای به عالم میر و رهبر کی تو می آئی ز در؟

هر سحر گوید مؤذن با نوای تازه ای

مجری احکام داور کی تو می آئی ز در ؟

کربلا،مکه،مدینه،کاظمین،مشهد،نجف

سامرا،گویند یکسر کی تو می آئی ز در ؟

روشنی بخش قلوب مؤمنین ومؤمنات

منجی دلهای مضطر کی تو می آئی ز در؟

------------------------

یا مهدی مددی 

.........

به فیض طوف وجود تو هر پری نرسد

به خاک بوسی پای تو هرسری نرسد

بریده باد ز مردم دلی که یار تو شد

کسی که وقف تو باشد به دیگری نرسد

ترا ندیده پسندیده ام خدا را شکر

چنین پسند به هر دیده تری نرسد

--------------

این وجه الله الذی الیه یتوجه  الاولیاء

این بقیة الله

عزیز علی ان اری الخلق ولا تری

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی

نظرات دیگران [ نظر]


   1   2      >