سلفی گری :
اخیرا مشاهده می شود که وهابیان ازاطلاق عنوان (وهابی )به خود پرهیز کرده و ازعنوان (سلفی یاسلفی گری)استفاده می کنند.می گویند:ماتابع یک شخص (محمد بن عبد الوهاب) نیستیم،بلکه تابع یک خط فکری به نام (سلفی گری ) هستیم.
احمدبن حنبل رئیس خط فکری سلفی گری :
ازروئساواحیاگنندگان سلفی گری رامی توان احمدبن حنبل شیبانی صاحب کتاب حدیثی به نام (المسند) ،ومؤسس فقه حنبلی دانست.اواولین کسی بود که هنگامی که با هجوم فلسفه ها وفرهنگ های بیگانه از قبیل هند، یونان وایرانبه حوزه های اسلامی ومخلوط شدن آن باعقاید اسلامی مواجه شد،به این فکر افتاد که حدیثراازاین هجمه نجات دهد.لذا به تفریط شدیدی گرفتارشده وبه طورکلی عقل گرائی راانکارکرده وراه ورود آن رابه احادیث بست.
اعتماداساسی احمدبن حنبل ؛توجه کردن به ظاهرآیات واحادیث نبوی درعقاید وعدم توجه به عقل.اومگفت:ماروایات راهمان گونه که هست روایت می کنیم وآن را تصدیق می نمائیم.(1)
ابن تیمیه که ادامه دهنده ی حط فکری احمدبن حنبل در سلفی گری بود چنین فکری داشت .او می گوید: کسانی که ادعای تمجیدازعقل دارند درحقیقت ادعای تمجیدازبتی دارندکه آن راعقل می نامند.(2)
منشأ پیدایش سلفی:
منشأ پیدایش این افکار اعتماد برادله ی نقلی بویژه احادیث است. احادیثی که ظهور درتجسیم وتشبیه ورؤیت خداوند دارد.آنان این احادیث رابرظاهر خودحمل کده بدون اینکه برای آن تأویلی داشته باشند که با عقل ونصوصات قرآنی وآیات محکمات مطابقت پیداکند،آن هارابه خداوند نسبت می دهند.مانند:ابوهریره ازرسول خدا نقل کرده که فرمود( فاماالنارفلاتمتلی حتایضع رجله فتقول :قط قط،فهناک تمتلی...اما آتش دوزخ پر نمی شود تااینکه خداوندپاهایش رادرآن می گذارد.دراین هنگام است که می گوید: بس است،بس است،دراین هنگام جهنم ازآتش پرمی شود...).(3)
واقع امراین است که وهابیت نشأت گرفته از سلفیت است .وقصدشان از سلف صالح همان محدثینی است که قائل به تشبیه وتجسیم اند مانند ابن تیمیه وابن قیم و...
(1)- ملل ونحل شهرستانی ج1 ص 165
(2)-موافقة صحیح المنقول لصریح المعقل ،ابن تیمیه ج1 ص 121
(3)- صحیح بخاری ج3 ص 137 تفسیر سوره قاف - صحیح مسلم ج2 ص 482
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی