نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی
سلفی گری :
اخیرا مشاهده می شود که وهابیان ازاطلاق عنوان (وهابی )به خود پرهیز کرده و ازعنوان (سلفی یاسلفی گری)استفاده می کنند.می گویند:ماتابع یک شخص (محمد بن عبد الوهاب) نیستیم،بلکه تابع یک خط فکری به نام (سلفی گری ) هستیم.
احمدبن حنبل رئیس خط فکری سلفی گری :
ازروئساواحیاگنندگان سلفی گری رامی توان احمدبن حنبل شیبانی صاحب کتاب حدیثی به نام (المسند) ،ومؤسس فقه حنبلی دانست.اواولین کسی بود که هنگامی که با هجوم فلسفه ها وفرهنگ های بیگانه از قبیل هند، یونان وایرانبه حوزه های اسلامی ومخلوط شدن آن باعقاید اسلامی مواجه شد،به این فکر افتاد که حدیثراازاین هجمه نجات دهد.لذا به تفریط شدیدی گرفتارشده وبه طورکلی عقل گرائی راانکارکرده وراه ورود آن رابه احادیث بست.
اعتماداساسی احمدبن حنبل ؛توجه کردن به ظاهرآیات واحادیث نبوی درعقاید وعدم توجه به عقل.اومگفت:ماروایات راهمان گونه که هست روایت می کنیم وآن را تصدیق می نمائیم.(1)
ابن تیمیه که ادامه دهنده ی حط فکری احمدبن حنبل در سلفی گری بود چنین فکری داشت .او می گوید: کسانی که ادعای تمجیدازعقل دارند درحقیقت ادعای تمجیدازبتی دارندکه آن راعقل می نامند.(2)
منشأ پیدایش سلفی:
منشأ پیدایش این افکار اعتماد برادله ی نقلی بویژه احادیث است. احادیثی که ظهور درتجسیم وتشبیه ورؤیت خداوند دارد.آنان این احادیث رابرظاهر خودحمل کده بدون اینکه برای آن تأویلی داشته باشند که با عقل ونصوصات قرآنی وآیات محکمات مطابقت پیداکند،آن هارابه خداوند نسبت می دهند.مانند:ابوهریره ازرسول خدا نقل کرده که فرمود( فاماالنارفلاتمتلی حتایضع رجله فتقول :قط قط،فهناک تمتلی...اما آتش دوزخ پر نمی شود تااینکه خداوندپاهایش رادرآن می گذارد.دراین هنگام است که می گوید: بس است،بس است،دراین هنگام جهنم ازآتش پرمی شود...).(3)
واقع امراین است که وهابیت نشأت گرفته از سلفیت است .وقصدشان از سلف صالح همان محدثینی است که قائل به تشبیه وتجسیم اند مانند ابن تیمیه وابن قیم و...
(1)- ملل ونحل شهرستانی ج1 ص 165
(2)-موافقة صحیح المنقول لصریح المعقل ،ابن تیمیه ج1 ص 121
(3)- صحیح بخاری ج3 ص 137 تفسیر سوره قاف - صحیح مسلم ج2 ص 482
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی
ادامه یک نگاه
***
ونیز پیامبر اعظم(ص)فرمود:
«الا ان مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق - بدانید مثل اهل بیت من درمیان شمامثل کشتی نوح است،کسی که برآن سوار شد نجات یافت وآن کس که تخلف ورزید عقب ماندوغرق گردید.»
مستدرک حاکم ج3 ص15 الصواعق المحرقه ابن حجرص 111و140 ط .المیمنیه مصر
فرائد السمطین ابواسحاق حموینی ج2 ص 246 ح519 و .....
اما متأسفانه برخلاف توصیه های قرآن ورهنمودهای پیامبر اعظم(ص) موج فرقه گرائی سراسرجامعه اسلامی رافراگرفت.
نکته:
درزمان پیامبرخاتم (ص) برخی مخالت ها با تصمیمات آن حضرت وجود داشته، ولی عظمت وجود پیامر مانع شکل گیری جریانات انشعابی وفرقه گرائی بوده است.
اشاره به چند نمونه ازاین مخالفت ها :
1- مخالفت باانعقاد پیمان « صلح حدیبیه» . السیرة النبویة ابن هشام ج3
2- درجریان تقسیم غنائم غزوه طائف : به پیامبرگفتند:«اعدل یامحمد فانک لم تعدل - به عدالت رفتار کن ای محمد، چرا عادلانه رفتار نمی کنی؟» پیامبررحمت (ص) فرمود:«ان لم اعدل فمن یعدل - اگر من به عدالت رفتار نمی کنم ، پس چه کسی عادل است .» السیرة النبویة ابن هشام ج 2
3- مخالفت باآوردن قلم ودوات برای پیامبر(ص) :
ابوعبدالله محمدبن اسماعیل بخاری باسند خود از عبدالله بن عباس نقل می کند: هنگامی که بیماری پیامبر شدت گرفت فرمود:«ائتونی بدواة وقرطاس اکتب لکم کتابا لاتضلوا بعدی -قلم وکاغذی برای من بیاوریدتا چیزی را برا شما بنویسم تل بعد ازمن گمراه نشوید.» دراین هنگام عمربن خطاب گفت:«ان رسول الله قد غلبه الوجع حسبنا کتاب الله» به دنبال این سخن،بگومگو ومشاجره بالا گرفت،تا اینکه پیامبر فرمود:«قوموا عنی ...» ابن عباس پس ازنقل این روایت می گوید: الرزیة کل الرزیة ماخال بیننا وبین کتاب رسول الله - همه مصیبت آن است که بین ما ونوشته رسول خدا جدائی انداخت .
صحیح بخاری کتاب العلم صحیح مسلم ج2 مسند احمد ج1
طبقات الکبرا ابن سعد ج2 ملل ونحل شهرستانی ج1
اما...
با رحلت پامبر نور ورحمت،نخستین تفرقه (آتش زیر خاکسترشعله ورشد) میان مسلمانان بروز کرد ،اساسی ترین اختلاف برسر مسئله امامت ورهبری وجانشینی پیامبر بود.
البته پس از مسئله امامت ،طرح مباحث عقلی وفکری ونیز اجتهاد وتلاش درکشف احکام شرعی ، به شکل گیری مذاهب گوناگون فقهی وفرقه گرائی درمیان مسلمانا ن منجرشد.
اقرء باسم ربک الذی خلق ...بعثت پیامبراعظم نبی خاتم حضرت محمدبن عبدالله (ص)
برخاتم الاوصیا حضرت بقیة الله(عج) وامت اسلامی مبارک
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی
یک نگاه
***
عوامل انشعاب درامت اسلامی
اسلام، مردم رابه همبستگی وگردآمدن برمحورتوحید شفارش ، وتفرقه وچنددستگی را عامل دوری ازراه مستقیم ذین می داندآنجا که خداوند می فرماید:
« ولاتتبعواالسبل فتفرق بکم عن سبیله- ازراه های گوناگون پیروی نکنید که شمارا از طریق حق باز می دارد.» انعام/153
ونیز می گوید:«ولاتکونواکالذین تفرقوا واختلفوا من بعدماجاءهم البینات ... مانند کسانی نباشیدکه پراکنده شدندبعدازآنکه دلایل روشن به آنها عرضه شد،گرفتار اختلاف گردیدند.» آل عمران / 105
وپیامبراعظم(ص) مردم رامورد خطاب قرار دادکه:
«یاایهاالناس انی ترکت فیکم ماان اخذتم به لن تضلوا:کتاب الله وعترتی اهل بیتی - ای مردم من دربین شماچیزی راباقی می گذارم که اگر آن را دراحتیار گیریدهرگز گمراه نخواهیدشد:کتاب خداوعترتم،اهل بیتم.»
صحیح ترمذی ج2 /308 ط.بولاق مصر
تفسیرابن کثیر ج4/113 ط.داراحیاءالکتب العربیه
خامع الاصول ابن اثیرج1/187ح65 ط.مصر
ونیز پیامبر رحمت فرمود:
«انی ترکت فیکم ماان تمسکتم به لن تضلوابعدی : کتاب الله حبل ممدودمن السماء الی الارض،وعترتی اهل بیتی ، ولن یفترقا حتی یرذا علی الحوض؛ فانظروا کیف تخلفونی فیها - من درمیان شما چیزی رابه ودیعه می گذارم،که اگر به آن متمسک شویدپس ازمن هرگز گمراه نخواهید شد:قرآن کتاب خدا که همچون ریسمانی ازآسمان تازمین امتداد یافته،وعترتم،اهل بیتم،این دوهرگز ازهم جدا نخواهندشدتادرکنارحوض کوثربه من متحق شوند؛پس بنگرید کهچگونه باآنهارفتار می کنید.»
صحیح ترمذی ج2/308 ط.بولاق مصر
الدرالمنثورسیوطی ج5/307و306
الصواعق المحرقه ابن حجر/89 ط.المیمنیه مصر
ادامه دارد...
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی